فرزندان شما، فرزندان "شما" نیستند،
آنها دختران و پسران زندگی اند در سودای خویشتن.
آنها از شمایند، اما نه از"آن"
شما،
و گرچه با شما هستند، اما به شما تعلق
ندارند.
شما می توانید مهر خود را نثارشان کنید، اما
اندیشههایتان را هرگز،
زیرا که آنها اندیشههای خود را دارند.
می توانید، بی شک، سرایی برای جسم آنها فراهم آورید، اما نه برای روحشان،
چرا که روح آنها در خانه ی فردا مسکن دارد، که شما را به آن راه نیست،
حتی در رویاهاتان.
شما میتوانید بکوشید مانند آنان شوید، اما
هرگز نکوشید آنان را مانند خود کنید،
زیرا که زندگی به عقب بازنمیگردد و در خانهی
دیروز درنگ نخواهد کرد.
ترجمه ی کیقباد یزدانی
دستورزبان برای کسی که زبان مادریاش را میآموزد، قاعدتاً باید دستورزبانی باشد که او را نسبت به زبانی که او به آن سخن میگوید و آن را به طور طبیعی و بر اساس «حس زبانیاش» به کار میبرد، آگاه کند و این آگاهی را به نظم و قاعده درآورد. یک زبانآموز خارجی فاقد این توانمندی و احساس زبانی در زبان مورد نظر است. از اینرو بسیار سودمند و نتیجه بخشتر خواهد بود، اگرکه درتدوین وتشریح قواعد دستورزبان خارجی برای خارجیزبانان و یا در تدریس به آنان از آگاهی و توانمندی آنها در زبان مادریشان سود جسته و از آن به عنوان پلی برای رسیدن به فراسوی زبان دیگر استفاده شود.